نوشته شده توسط : امین

ارزش کار خود را بالا ببرید و به همان اندازه شاهد رونق حرفه خود باشید. آدم‌های موفق در یک محیط کاری جدید به شغل خود همانند یک محصول مهم تجاری می‌نگرند، هرگز ارزش‌های آن را دست کم نمی‌گیرند و بخوبی آگاهند تا زمانی در محیط کارشان ارزشمندند که بتوانند سودآوری داشته باشند، چه برای خود و چه برای شرکت یا کارفرمایی که برای آن کار می‌کنند.

یک محصول، زمانی در بازار پرفروش می‌شود که از کیفیت خوب، تبلیغات، بازاریابی قوی و چندین فاکتور موثر دیگر در جلب توجه مشتری برخوردار باشد و افراد نیز زمانی می‌توانند شاهد رونق حرفه خود باشند که ارزش کار خود را بالا ببرند، برای بالا بردن توانایی‌های خود بکوشند، درباره توانایی‌های خود تبلیغ کنند و در محیط کار انعطاف‌پذیر باشند. برای نیل به همه این اهداف، آدم‌های موفق همچنین می‌دانند که تابع بازار خود هستند و این بازار جایی نیست جز سازمان، شرکت یا کارفرمایی که برای آن کار می‌کنند.

آنها باید از تمام جوانب کاری شرکتی که برای آن کار می‌کنند؛ آگاه باشند و به نوع مهارت‌های خود، تقاضا برای آن مهارت‌ها و توانایی‌های تغییر و تحولات مختلف در محیط کارشان و پروژه‌هایی که در ارتباط با شغلشان است، آشنا باشند. با آگاهی از همه این عوامل، آنها باید درصدد بالا بردن ارزش کار خود باشند.
برای این کار باید از همه مهارت‌های خود به‌نحو‌ عالی استفاده کنند، درصدد یادگیری مهارت‌ها و تجربه‌های جدید باشند و بتوانند خود را با شرایط جدید کاری و تغییر و تحولات سازمانی منطبق کنند.
● به ابزارهای خود اعتماد دارید؟

وقتی کسی را برای انجام کاری (همچون کارهای مختلف تعمیراتی و غیره) استخدام می‌کنید؛ دوست دارید که او از بهترین و روزآمدترین ابزارهای لازم در کارش استفاده کند تا پولی که به او می‌پردازید هدر نرود و حتی در آینده مشتری دایمی او شوید، چنین مثالی درباره شما نیز صدق می‌کند.

ابزار کار شما آن چیزی است که می‌دانید و چگونگی انجام کاری که به شما محول شده. دستمزد شما بر مبنای ارزش‌های فعلی دانش و مهارتتان است.امروزه مهارت‌ها و فناوری‌های جدید، با سرعتی بیش از گذشته، در حال ورود به بازار و معرفی به مشاغل مختلف هستند.

بنابراین مطمئن باشید که کس دیگری در جایی دیگر، مشغول یافتن راهی بهتر، موثرتر، سریع‌تر و حتی کم‌هزینه‌تر برای انجام کاری است که شما در حال حاضر آن را انجام می‌دهید.
این مطلب را از دست ندهید:  مشاوره بازاریابی برای کسب‌و‌کارهای کوچک 3

به خاطر داشته باشید، اگر نتوانید از مهارت‌ها و تکنولوژی‌های جدید در کار خود استفاده کنید یا دانش خود را روزآمد کنید؛ همکاران و رقبای شما این کار را خواهند کرد و شما از قافله عقب خواهید ماند.

در این زمینه به مثالی خوب اشاره می‌کنیم. زمانی انجام کارهای مختلف گرافیکی به صورت دستی و با داشتن ذوق و سلیقه لازم از سوی گرافیست امکان‌پذیر بود، اما امروزه با ورود کامپیوتر در همه عرصه‌ها، کارهای گرافیکی راحت‌تر انجام می‌گیرد. در این میان، با توجه به برنامه‌های مختلفی که برای انجام کارهای گرافیکی با کامپیوتر به بازار عرضه شده، برگ برنده با کسی است که بیشترین احاطه را بر برنامه‌ها داشته باشد و بتواند از هر یک از آنها در جای لازم استفاده کند. به خاطر داشته باشید که مهارت‌ها، قابلیت‌ها و توانایی‌های ما تا زمانی با ارزش هستند که کسی حاضر باشد برای استفاده از آنها پول پرداخت کند. شرکت‌ها و کارفرمایان امروز در بازارهای جهانی برای روزآمدترین مهارت‌ها و دانش کار، پول پرداخت می‌کنند؛ بنابراین برای رقابت در عرصه بین‌المللی، باید بتوانید خود را «مجهزتر> کنید و نه فقط «مجهز
چرا که در غیر این صورت، فرد دیگری با شرایط بهتری نسبت به شما از راه خواهد رسید و جایگزین شما خواهد شد.
● چه ابزارهایی در دست دارید؟

در عصری که هر روز آن دستخوش تحولات مختلف است، باید خود را با تغییرات و تحولات جدید در محیط کار آماده کرد.

همه ما در محیط کار خود با چالش‌های مختلفی از جمله با تغییرات و تحولات جدید از جمله یافتن جایگزینی برای شغل فعلی خود مواجهیم و این چالش، زمانی جدی‌تر می‌شود که حس کنیم فقط در یک حوزه قادر به فعالیت هستیم و کار دیگری از دستمان بر نمی‌آید.

برخی‌ با چند مشاوره و تست روان‌شناسی و… براحتی به قابلیت‌های دیگر خود که البته بالقوه هستند پی می‌برند؛ در‌حالی‌که برخی دیگر به طور اتفاقی و حتی ناآگاهانه متوجه آنها می‌شوند. در هر دو حالت، افراد به این نتیجه می‌رسند که مهارت‌ها و علایق و قابلیت‌های بیشتری نسبت به آنچه فکر می‌کنند دارند و برای یافتن مهارت‌ها و علایق جانبی، چه برای آنهایی که حرفه‌ای هستند و چه برای آنهایی که به صورت تفننی کار می‌کنند؛ روش‌های مختلفی وجود دارد.

در مدرسه یا دانشگاه در چه درس‌هایی نمرات خوب می‌گرفتید؟ به چه کارهایی علاقه داشتید؟ در حال حاضر در چه کارهایی مهارت دارید، آیا کسی از شما در کار دیگری تعریف کرده است؟ فکر می‌کنید چه استعدادهای ذاتی‌ دیگری دارید؟ دست و دلتان به چه کار دیگری می‌رود؟ در پاسخ به سوال‌های فوق و سوال‌های مشابه، به فهرستی از فعالیت‌ها و کارهایی می‌رسید که از انجام آنها لذت می‌برید یا در گذشته لذت می‌بردید. مطمئنا این‌گونه فعالیت‌ها، نیازمند مهارت‌ها و توانایی‌هایی هستند که شما در خود دارید و از وجود آنها بی‌خبرید. پس معطل چه هستید؟ آنها را کشف کرده و به نحو بهینه از آن استفاده کنید.
این مطلب را از دست ندهید:  ایده‌های خلاقانه در کسب‌و‌کار
● مهارت‌ها چقدر با ارزش هستند؟

برخی مواقع انسان‌ها بعضی کارها را بی‌دردسر انجام می‌دهند و به این‌که آن را چگونه انجام می‌دهند فکر نمی‌‌کنند. با این حال، در انجام همین کارهای ساده هم، فرآیندهای مختلفی دخیلند و برای انجام این فرآیندها، مهارت‌های مختلفی مورد نیاز است؛ مهارت‌هایی که با ارزش‌تر از آن چیزی است که شما فکر می‌کنید.
برای تعیین ارزش مهارت‌هایتان می‌توانید تمرین زیر را انجام دهید.

یک صفحه از آگهی روزنامه را جدا کنید (به صفحه خاصی توجه نکنید چون در هر حال دنبال یافتن یک شغل نیستید و این کار فقط یک نوع تمرین است.)

عنوان آگهی، یعنی شغل و پستی را که برای استخدام افراد آگهی می‌شود با یک تکه نوار نامرئی بپوشانید (طوری که بعدا بتوانید آن را جدا کنید و عنوان را بخوانید.)

حال به فهرست شرایط مورد نیاز داوطلبان مراجعه کنید. از یک ماژیک فسفری یا روشن، برای جدا کردن مهارت‌هایی که به آنها در مشاغل مختلف نیاز هست و شما آن را در خود می‌یابید، استفاده کنید. حال نوارهای چسبیده را بردارید و به عنوان آگهی‌ها توجه کنید. حتما غافلگیر خواهید شد؛ چون خواهید دید واجد مهارت در حوزه‌ها و مشاغلی هستید که هرگز به ذهنتان خطور نمی‌کرد. بنابراین به خاطر داشته باشید که مهارت‌های یک فرد کارآمد در زمینه‌های کاری مشابه، قابل استفاده‌ است (هر غذا ادویه خاص خود را می‌طلبد، اما برخی غذاها با ادویه مشابه تهیه می‌شوند.)

حال که متوجه مجموعه‌ای از حوزه‌های مختلف کاری شده‌اید که به چه مهارت‌هایی نیاز دارد؛ زودتر می‌توانید فهرستی از مشاغل مورد علاقه خود را به ترتیب اولویت فهرست کنید البته ممکن است نام برخی شغل‌ها را نشنیده باشید؛ این‌ها همان مشاغل جدید هستند که با پیشرفت و تکنولوژی تولید می‌شوند.



:: موضوعات مرتبط: پروتز سینه , تزریق بوتاکس و ژل , پروتز باسن , نظرات مردم درباره لیپوماتیک , میکرودرم ابریژن برای جوان سازی پوست , بیماری لیپودما و درمان آن , مراقبت های قبل از لیپوماتیک , ,
:: برچسب‌ها: کسب و کار , رونق کسب , رونق , کالا , ارزش کالا , تحولات سازمانی , فروش , محصول ,
:: بازدید از این مطلب : 502
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 13 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امین

اگر یک کسب و کار کوچک یا متوسط داشته باشید، احتمالاً فرق چندانی بین بخش بازاریابی و فروش قائل نیستید، چون نیروی کافی برای تمرکز جداگانه بر روی این دو بخش ندارید. به علاوه، فکر نمی‌کنید که این دو تفاوت چندانی با هم داشته باشند. اگر این حرف درست است، باید به شما خبری بدهم: بازاریابی و فروش با یکدیگر فرق بسیاری می‌کنند و در نتیجه، نیاز به تخصص‌های متفاوتی دارند. اگر قرار باشد بخش مارکتینگ فقط با هدف افزایش فروش فعلی اداره شود، کارکرد آن به پشتیبانی از فروش با یک تمرکز درون شرکتی محدود خواهد شد. اما اگر مارکتینگ جایگاه خود را در تیم مدیریت پیدا کند، می‌تواند تبدیل به یک المان رشد خوب با تمرکز برون شرکتی شود که فروش شما را هم افزایش می‌دهد.

پس بهتر است به جای اینکه بازاریابی و فروش را ادغام کنید، دو بخش جداگانه برای آنها در نظر بگیرید و کاری کنید که این دو بخش به خوبی یکدیگر را پشتیبانی کنند. به این ترتیب تضمین رشد تجارت شما بیشتر خواهد بود. البته این فقط حرف ما نیست. نتایج یک تحقیق علمی هم این موضوع را تائید می‌کند و به ما نشان می‌دهد شرکت‌هایی که دو بخش فروش و بازاریابی آنها جدا هستند، رشد بیشتری را نسبت به رقبا دارند. (در بخش‌های بعدی این مطلب، بیشتر در مورد این تحقیق صحبت می‌کنیم.)

با این حساب، احتمالاً بخواهید بدانید که تفاوت دو بخش فروش و بازاریابی دقیقاً چیست و هر کدام چه نقشی را در یک کسب و کار ایفا می‌کنند؟ در این مقاله بیشتر در این مورد صحبت خواهیم کرد.
فروش = محصولی که موجود است را بفروشید

کار بخش فروش ساده است: این بخش باید آنچه موجود است را تبدیل به پول نقد کند. که یعنی سرنخ‌های فروش را تبدیل به مشتریانی می‌کند که به شرکت شما پول می‌دهند و اینکار، با تعامل مستقیم با مشتریان بالقوه برای متقاعدسازی آنها به خرید انجام می‌شود.

هر تجارتی دارای محصولات و خدمات مشخصی است که باید به فروش برسند. به این منظور، فروشندگان باید یک رابطه نزدیک با مشتری (و گاهی همکاران) داشته باشند، مسیر فروش را هموار کنند، مخالفت‌های مشتری را از بین ببرند و در مورد قیمت و شرایط فروش چانه بزنند. معمولاً هم بعد از فروش باید مطمئن شوند که دیگر نیروهای شرکت این نیاز مشتریان را برآورده می‌کنند.

فروش "به هر قیمت" چیست؟

نگاه بخش فروش از درون به بیرون یک شرکت، یعنی به سمت مشتری است. تمرکز آن بر زمان حال است. و افق دید آن نیز به این هفته، این ماه یا نهایتاً این فصل محدود می‌شود. دلیل این موضوع هم ساده است: اگر فروش بر زمان حال تمرکز نداشته باشد، هیچ تضمینی بر سود فعلی شرکت وجود نخواهد داشت.

بازاریابی = هم اکنون و در آینده، با مشتریان خود هم سو شوید

هدف معمول بازاریابی این است که مشتریان بالقوه را به محصول یا خدمات شما علاقه‌مند کند و سرنخ فروش به وجود آورد. بنابراین فعالیت‌های آن شامل موارد زیر می‌شود:

بازاریابی "کثیف" چیست؟

پس یک نقش اصلی بخش بازاریابی این است که بازار کار را از نگاه یک مشتری بشناسد که مخاطب شرکت است و کمک کند که شرکت به سمتی حرکت کند که خواسته‌ها و نیازهای مشتری مذکور را در آینده برآورده کند. که یعنی کار بازاریابی این است که یک برند را به سمت بخش‌هایی از بازار و گروه‌هایی از مشتریان هدایت کند که شرکت بتواند در آنها رقابت کند و سود داشته باشد.

بگذارید ساده‌تر بگوییم: بازاریاب باید به برند کمک کند تا پیشنهادات، قیمت‌گذاری و روابط خود را به نحوی تغییر دهد که نیازهای مشتریان را بهتر برآورده کند و در نتیجه، فروش شرکت افزایش یابد.

البته، کار بازاریابان به همین خلاصه نمی‌شود. بخش مارکتینگ همچنین باید بتواند درک خود از بازار را به صورت ابزارها و تاکتیک‌هایی در آورد تا به وسیله آنها شرکت بتواند سهم بیشتری از بازار را جذب کند، روابط (معمولاً دیجیتال) را مستحکم کند و سرنخ‌های فروش بیشتری را ایجاد کند. بازاریابی همچنین می‌تواند بخش فروش را به بخشی از بازار بفرستد که باید شکار خود را انجام دهد و فشنگ‌های مورد نظر را در اختیار آنها قرار دهد. البته توجه داشته باشید که وقتی کارکرد بازاریابی فقط در کمک به تیم فروش در زمان حال خلاصه شود، کسب و کار شما آینده را از دست خواهد داد.
حتما بخوانید:  فرهنگ واژگان بازاریابی دیجیتال
بدون بازاریابی، فروش ضربه خواهد خورد

حتی بهترین شکارچی هم نمی‌تواند با شلیک تیرهای مشقی به سمت هدف‌های بی‌فایده، برای شام خانوادۀ خود چیزی دست و پا کند. (می‌دانم، ما که قصد شکار کسی را نداریم. ما خدماتی با ارزش را به آن آدم‌هایی ارائه می‌دهیم که قدرشان را بدانند.)

فروش بدون بازاریابی درست!

بازار مدام در حال تغییر است و این موضوع می‌تواند فروش را تحت تاثیر قرار دهد. و اینجاست که بازاریابی نقش مهمی را ایفا می‌کند. بخش مارکتینگ باید شرکت را برای این تغییرها آماده کند و به شکارچیان آن (یا همان فروشندگان) کمک کند که بفهمند کجاها باید شکار کنند و مهمات درست را هم در اختیارشان بگذارد.

اگر قرار باشد که بازاریابی فقط مهمات امروز را تهیه کند، چطور قرار است بفهمیم که صنعت ما به کدام سمت حرکت می‌کند و چگونه باید نسبت به این موضوع واکنش نشان دهیم؟ و به این ترتیب است که رشدِ کسب و کار ما محدود خواهد شد.
نیازمند دریافت مشاوره در زمینۀ بازاریابی دیجیتال هستید؟

تجارب گذشته به ما اجازه می‌دهد تا بتوانیم به شما در زمینه برندینگ و بازاریابی دیجیتال کمک کنیم.


اصلاً قرار نیست که یک نفر مسئولیت هر دو بخش بازاریابی و فروش را به عهده داشته باشد. چرا؟ چون تمرکز بر زمان حال و پیش بردن فروش نیاز به مهارت‌هایی دارد که چندان با نگاه رو به آینده و مشتری‌محور بخش بازاریابی همخوانی ندارند.

بگذارید کمی بیشتر در این مورد توضیح بدهیم:

معمولاً تیم فروش احساس می‌کند که درک خوبی از مشتریان و نیازهایشان دارد. اما این نگاه آنها کمی با واقعیّت فاصله دارد. چرا؟ چون مشتری همیشه در پس‌زمینه مکالمات فروش، می‌تواند تلاش فروشنده برای ترغیب خود را حس کند. در نتیجه، هیچوقت به طور کامل و شفاف در مورد نیازها و خواسته‌ها خود حرف نخواهد زد.

بازاریابی و فروش در کنار هم

برای اینکه یک شرکت واقعاً بتواند رشد داشته باشد، کسی باید از پنجره به بیرون نگاه کند و ببیند که شرکت در آینده باید به چه سمتی حرکت کند. در بسیاری از شرکت‌ها، معمولاً وظیفه این بخش بر گردن مدیر اصلی است و نقش بازاریابی صرفاً همراهی تیم فروش است. اما وقتی که یک شرکت رشد می‌کند، مدیریت به تنهایی تبدیل به یک شغل دائمی می‌شود و ممکن است نقش استراتژیک مارکتینگ به فراموشی سپرده شود.
یک تحقیق جالب در مورد تاثیر بازاریابی در رشد شرکت

بازاریابی به روش علمی

بگذارید برای اینکه اهمیّت جدا بودن دو بخش بازاریابی و فروش را بهتر درک کنید، نتایج یک تحقیق در این زمینه را با شما به اشتراک بگذاریم. این تحقیق که در اواخر سال ۲۰۱۱ توسط دانشگاه تکزاس آمریکا انجام شد، به بررسی نزدیک به ۲۰۰ مدیر از کسب و کارهای میانۀ بازار در ۲۷ صنعت مختلف پرداخته و نتایج جالبی در این زمینه یافته است.

اینجا قرار است به یکی از نتایج جالب این تحقیق نگاه کنیم: بازاریابی یک نقش کلیدی در رشد شرکت‌ها ایفا می‌کند. وقتی یک شرکتT در تیم مدیریتی خود از افرادی با تجربه در زمینۀ مارکتینگ بهره می‌برد، رشد بیشتری را تجربه خواهد کرد و حتی در تبدیل فرصت‌ها به واقعیّت هم بهتر عمل می‌کند. به علاوه چنین شرکتی حتی در شناسایی تاثیر روش‌های بازاریابی و تبلیغات خود هم مهارت بیشتری دارد و در نتیجه می‌تواند بازدهی بیشتری از برنامه‌های مارکتینگ خود داشته باشد. البته این موضوع تا حدی در مورد آن شرکت‌هایی که هر چند بازاریابان با تجربه ندارند، اما از اصول مارکتینگ پیروی می‌کنند هم صادق است.

اما با وجود تاثیر بالای بازاریابی در رشد، ۵۹% از شرکت‌های مورد بررسی، اصلاً بخشی به اسم بازاریابی در شرکت خود نداشتند.



:: موضوعات مرتبط: پروتز سینه , تزریق بوتاکس و ژل , پروتز باسن , جراحی گوش , نظرات مردم درباره لیپوماتیک , میکرودرم ابریژن برای جوان سازی پوست , بیماری لیپودما و درمان آن , مراقبت های قبل از لیپوماتیک , ,
:: برچسب‌ها: کسب و کار , بازاریابی , فروش , فروشندگان , مشتری , فروش به هر قیمت , ,
:: بازدید از این مطلب : 574
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 29 خرداد 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امین

برندینگ یا همان برند سازی یکی از مهم‌ترین ابعاد هر کسب‌وکاری، کوچک یا بزرگ، خرده‌فروش یا ‌«بنگاه به بنگاه» (B2B)، است. در بازار رقابتی امروز، استراتژی برند قوی و مؤثر، مزیت عمده‌ای به شمار می‌رود. اما برند سازی واقعا چه معنایی دارد و چگونه بر کسب‌وکار شما اثر می‌گذارد؟
به زبان ساده، برندِ شما، اعتبار شما در نزد مشتری است. برند به مشتریان شما می‌گوید که چه انتظاری از محصولات و خدمات شما داشته باشند و اینکه تفاوت آنچه شما ارائه می‌دهید با آنچه رقبای‌تان عرضه می‌کنند، چیست. برندِ شما، برآیندی از شخصیت فعلی شما، شخصیتی که می‌خواهید باشید و برداشت دیگران از شخصیت شما است. در این مقاله درباره اصول اولیه‌ی برند سازی بیشتر می‌خوانید.


آیا شما در صنعت خود، یک نوآور تک‌رو و مستقل هستید یا بازیگری باتجربه و قابل اعتماد؟ آیا محصول شما، محصولی گران‌قیمت و با کیفیت بالا است، یا ارزان اما با ارزش بالا؟ شما نمی‌توانید در هر دوی این دسته‌ها جا بگیرید؛ همانطور که نمی‌توانید خواسته‌ی همه‌ی مردم را برآورده کنید! شخصیت شما و کسب‌وکارتان بر اساس اینکه مشتریان هدف‌تان از شما چه می‌خواهند، شکل می‌گیرد.
لوگو (نشان تجاری)، بنیان و پایه‌‌ی برند شما را تشکیل می‌دهد. سایت اینترنتی، بسته‌بندی و ابزارهای تبلیغاتی، که همگی باید مکمل و یکپارچه با لوگوی شما باشند، همگی منتقل‌کننده‌ی برند شما هستند.
استراتژی برند و ارزش آن


استراتژی برند یعنی تعیین اینکه چه چیز را، چگونه، در کجا، و به چه کسی ارائه می‌کنید؛ به عبارت دیگر یعنی برنامه‌ی شما برای انتقال پیام برند‌تان. جایی که تبلیغات خود را ارائه می‌کنید، کانال‌های توزیع، آنچه در قالب کلمات و تصاویر منتشر می‌کنید، همگی بخشی از استراتژی برند هستند.
برند سازی استراتژیک به شکلی پایدار، منجر به شکل‌گیری یک برند قدرتمند می‌شود که به معنای ارزش افزوده‌ی بیشترِ محصولات و خدمات کسب‌وکار شما است که به شما امکان می‌دهد در مقایسه با موارد مشابه موجود، قیمت بالاتری برای محصولات و خدمات خود در نظر بگیرید. کوکاکولا در مقابل سایر نوشابه‌های رایج مثالی روشن در این باره است. چون کوکاکولا یک برند قدرتمند است، قیمت بالاتری برای محصولاتش تعیین می‌کند؛ مردم هم حاضرند این قیمت را بپردازند.


ارزش افزوده‌ای که ارزش ویژه‌ی برند با خود به همراه دارد، معمولا ناشی از باور به کیفیت برتر و دل‌بستگی‌های احساسی است. مثلا نایکی (Nike) با پیوند دادن محصولاتش به ستارگان ورزشی، انتظار دارد مشتریانش تعلقات احساسی خود را نسبت به ستارگان با خرید محصولات نایکی ارضا کنند. طرح و شکل کفش‌های نایکی تنها دلیل به فروش رفتن آنها نیست.
مقاله مرتبط: ۸ نکته که به شما کمک می‌کند صاحب یک برند فوق‌العاده شوید
تعریف برند

تعریف برند مانند سفری است که در طی آن کسب‌وکارتان را کشف می‌کنید. این کار ممکن است دشوار، زمان‌بر و ناخوشایند باشد. در این مسیر، لازم است دست‌کم برای پرسش‌های زیر پاسخی مناسب بیابید:

    مأموریت کسب‌وکار شما چیست؟
    محصول یا خدمت شما چه ویژگی‌ها و مزیت‌هایی دارد؟
    در حال حاضر، مشتریان شما چه نظری درباره‌ی کسب‌وکار شما دارند؟
    تمایل دارید از طریق چه ویژگی‌هایی مشتریان‌ و کسب‌وکارتان را به هم پیوند دهید؟

تحقیق کنید. از نیازها، عادات و خواسته‌های مشتریان فعلی و بالقوه‌ی خود آگاه شوید. به آنچه گمان می‌کنید که می‌دانید اتکّا نکنید؛ بلکه مطمئن شوید.

برند سازی

از آنجا که برند سازی و توسعه‌ی استراتژی برند ممکن است پیچیده باشد، حتما از تخصص و دانش مؤسسات ارائه‌دهنده‌ی مشاوره‌ در زمینه برند سازی بهره ببرید. پس از اینکه برندتان را تعریف کردید، چگونه باید آن را به دیگران معرفی کنید؟ به توصیه‌های ساده‌ی زیر که آزمون خود را پس داده‌اند، توجه کنید.
یک لوگوی مناسب انتخاب کنید. لوگوی خود را در معرض دید همگان قرار دهید.


پیام برند خود را مشخص کنید. پیام‌های کلیدی که می‌خواهید به دیگران منتقل کنید، کدامند؟ همه‌ی کارکنان باید از ویژگی‌های برند شما آگاه باشند.
برند باید یکپارچه باشد. مفهوم برند شما باید در همه‌ی ابعاد کسب‌وکارتان جاری باشد، در طرز پاسخ دادن به تلفن‌ها، در طرز لباس پوشیدن شما و کارکنان‌تان و امضای نامه‌ها و در همه چیز.
برای کسب‌وکارتان «لحنی» در نظر بگیرید که بازتابی از برندتان باشد. این لحن باید در تمامی ارتباطات نوشتاری و تصویرسازی‌ها، آنلاین یا غیر آنلاین، به کار گرفته شود. اگر برند شما حسی دوستانه القا می‌کند، لحن شما باید محاوره‌ای باشد. اگر برندتان شیک و مجلسی است، کمی رسمی‌تر باشید.
برای اینکه فرآیند برند سازی را بهتر انجام دهید، سعی کنید شعار تبلیغاتی داشته باشید. یک شعار به‌یادماندنی، پرمعنا و کوتاه تهیه کنید که نشان‌دهنده‌ی ماهیت برند شما باشد.
برای ابزارهای بازاریابی خود، قالب و استانداردهایی مطابق با برندتان طراحی کنید. در همه‌ی ابزار و روش‌ها باید طرح، رنگ، لوگو، شکل و احساس یکسانی وجود داشته باشد. لزومی ندارد تجملاتی باشید، فقط ثابت‌قدم باشید و این رویه را حفظ کنید.
صادق باشید. اگر آنچه برندتان وعده می‌دهد را ارائه ندهید، مشتریان نه تنها شما را به دیگران توصیه نمی‌کنند بلکه خودشان هم دیگر به شما رجوع نخواهند کرد.


برای برند سازی هر چه بهتر ثبات داشته باشید. این نکته را به عنوان آخرین توصیه عنوان کردم زیرا همه‌ی نکات پیشین را در بر می‌گیرد. این مهم‌ترین توصیه‌ای است که به شما می‌کنم. اگر نتوانید با ثبات و پیوسته این مسیر را ادامه دهید، همه‌ی تلاش‌های شما در تعریف و تثبیت برندتان بی‌نتیجه خواهد بود.



:: موضوعات مرتبط: , جراحی شکم , لیپوساکشن , جراحی گوش , نظرات مردم درباره لیپوماتیک , بیماری لیپودما و درمان آن , ,
:: برچسب‌ها: برندینگ , برندسازی , برند , صنعت , کسب و کار , استراتژی برند , ,
:: بازدید از این مطلب : 562
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 12 خرداد 1396 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد